عنوان : با یاران سپیده
مکان : منطقه فکه
راوی :همرزم شهید
توی منطقه «فکه» بودیم. بچه ها برای عملیات والفجر مقدماتی آماده می شدند. خیمه ای بود که جمعی را در خود جای می داد.در میان همه بر و بچه های خوب گردان خط شکن سید الشهداء، بچه های این خیمه از همه صمیمی تر بودند. ویژگی های خاصی آن ها را از دیگر نیروها متمایز کرده بود. نماز شب بچه های آن خیمه حتمی بود. روز را با دعای صباح و مناجات علی (ع) آغاز می کردند و شب را به توسل و ذکر مصیبت می پرداختند. هر مناسبتی که پیش می آمد بچه های این خیمه در برگزاری آن پیشتاز بودند. همان ها در عملیات به کمین دشمن نشستند و او را به خاک مذلت کشاندند. امروز نامه همه شهیدان آن خیمه: « حسن توتونکار، محمد جواد شکوریان، مهدی منصوری، احمد حفیظی، سید مجتبی سیفی و علی صادقی » همچو خورشید در خاطره ها می درخشد.
منبع: کتاب با یاران سپیده، نوشته محمد خامه یار
عنوان : سبز پوش عاشق
راوی :همرزم شهید
در یکی از یادداشت هایش نوشته بود:
وقتی با قطار عازم جبهه بودم، در عالم رویا دو نفر را دیدم که یکی از آنان لباس فرم (سپاه) پوشیده بود و دیگری به من اشاره کرد و گفت: آن آقا، امام حسین (ع) است که با لباس سپاه ایستاده! از خواب بیدرا شدم. عظمت این لباس پی بردم و با خود عهد کردم تا زمانی که بنده ای خالص نشده ام لباس سپاه را نپوشم. امیدوارم زمانی لباس سپاه را به تن کنم که بنده ای صالح و مجاهدی خالص باشم…
پاسدار شهید «حسین میوه چی» از بچه های مخلص مخابرات لشکر علی بن ابی طالب (ع) بود. نظم و اخلاص از خصوصیت بارز او بود که بال در بال تا هنگام شهادت وی را همراهی کردند.
با این که عضو رسمی سپاه بود او را با لباس فرم ندیدم حتی در آن روز که اخلاصش پر زد و او را به کوی شهادت رساند.
به نقل از محمد خامه یار
منبع: کتاب بایاران سپیده، تدوین و نگارش: محمد خامه یار، ص100