شهادت حضرت قاسم(ع):
راوی گفت:
جوانی از سوی خیام حسین(ع)به میدان جنگ آمدکه صورتی همانند پاره ماه داشت،او مشغول جنگ شد که " ابن فضیل
ازدی" چنان با شمشیر بر سر مبارک او زد که سرش شکافته شد،او به صورت بر روی زمین افتاد وفریاد برآورد که
"عموجان!به فریادم برس"
امام حسین (ع) با شنیدن ناله فرزند برادر،مانند باز شکاری خود را به میدان رسانید و چونان شیر خشمگینی به لشکر ابن
سعد حمله کرد و شمشیری را حواله "ابن فضیل"نمود ،او دست خود را سپر قرار داد،دستش از آرنج جداشد،فریاد بلندی
کشید که تمامی لشکرصدای او را شنیدند و کوفیان برای نجات جانش هجوم آوردند،در نتیجه این هجوم،بدن او زیر سم
اسبان پامال شده و به هلاکت رسید.