13 آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، یادآور سه حادثه و حماسه بزرگ در ایران است که همگی به نوعی با سلطه جویی مستبدان و روش برخورد ملت ایران با آنها مرتبط است. در سیزدهم آبان سال 1343، شاه، امام خمینی(ره) را به ترکیه تبعید کرد. در سیزدهم آبان سال 1357، نیز حدود 60 نفر از دانش آموزان تهرانی، در تظاهرات علیه رژیم پهلوی، در مقابل دانشگاه تهران به خاک وخون کشیده شدند. در سیزده آبان سال 1358، ملت غیور ایران، به توطئههای مستکبران به ویژه امریکا پاسخی شایسته داد و با تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران، به اهمیت سیزده آبان افزود و به تعبیر حضرت امام، انقلاب دوم را رقم زد. وقوع این سه رخداد بزرگ، نمایندگان مجلس را به نام گذاری این روز با عنوان «روز ملی مبارزه با استکبار» رهنمون شد. هرچند هریک از این سه رخداد، آثار عمیق و گوناگونی در صحنه سیاسی کشور در پی داشت که اهداف مشترکی را دنبال میکردند. برخی از این اهداف عبارتند از:
1. حفظ استقلال کشور، هدف اصلی و اساسی است که در هر سه رویداد به چشم میخورد.
2. این سه رخداد، مصداقهای برجستهای از جنگ همیشگی میان حق و باطل بودند.
3. مردم، در یک سوی این جبهه و استکبار، دیگر سوی آن، در هر سه رخداد حضور دارند.
تسخیر لانه جاسوسی امریکا بر سیاست خارجی ایران امریکا، وضعیت بین المللی واشنگتن و بر صحنه داخلی ایران، آثار مهمی بر جای گذاشت. برای مثال، روابط ایران و امریکا را به تعطیلی کشاند، وضعیت بین المللی ایالات متحده را با بحران 444 روزه روبهرو کرد و انتشار اسناد جاسوسی به دست آمده از لانه جاسوسی، چهره جهانی امریکا را مخدوش کرد. همچنین، صحنه داخلی ایران به سود نیروهای ارزشی و مواضع امام(ره) تغییر کرد و چهرهای جدید به خود گرفت.
سیزدهم آبان، سالگرد سه رویداد مهم در تاریخ ایران است. تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان سال 1343، کشتار دانشآموزان در 13 آبان سال 1357 در دانشگاه تهران و تسخیر سفارت امریکا در 13 آبان سال 1358، سه رویداد متفاوت بود، ولی هریک در شکل دادن به حرکت انقلاب اسلامی نقش ویژه ایفا کردند. بااین حال، هر سه رخداد، مبارزه با استکبار و عوامل آن بود. ازاین رو، این روز، «روز ملی مبارزه با استکبار» نام گرفت.
در سیزدهم آبان سال 1357 و در روزهای اوج گیری انقلاب اسلامی، دهها نفر از دانشآموزان که برای برپایی تظاهرات، در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حکومت قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. به دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یک از دانشآموزان نتوانستند از برابر آتش گلولههای مأموران بگریزند و این امر آمار کشته شدگان را افزایش داد. این جنایت به دستور دولت «آشتی ملی» شریف امامی صورت گرفت.
حادثه 13 آبان سال 1357، پس از حادثه 17 شهریور آن سال، دومین کشتار عمده دولت شریف امامی بود، درحالی که عمر سیاسی این دولت از هفتاد روز تجاوز نمیکرد. ابعاد حادثه دانشگاه چنان گسترده بود که وقتی در اخبار شبانگاهی، گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانشآموزان در دانشگاه، از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر علوم به سرعت استعفا و فردای آن روز، کابینه شریف امامی نیز سقوط کرد. از آن پس، روز 13 آبان «روز دانشآموز» نامیده شد.
سیزدهم آبان سال 1358، ساختمان سفارت امریکا در تهران به دست گروهی از دانشجویان معترض تصرف شد. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا زمان تسخیر سفارت امریکا در تهران، دیپلماتهای امریکایی مستقر در سفارتخانه، از هیچ کوششی برای مقابله با نظام نوبنیاد جمهوری اسلامی ایران فروگذار نمیکردند. تماس با سرکردگان گروههای ضد انقلاب، ارتباط حمایتی با شبکههای کودتا و براندازی در داخل کشور و تأمین مالی گروهکهای تروریستی که در غرب و جنوب ایران به انفجار لولههای نفتی یا ایجاد ناامنی و بیثباتی در مناطق کردنشین مشغول بودند، از عملکردهای مأموران سیاسی فعال در ساختمان سفارت امریکا بود. این حقایق در اسناد لانه جاسوسی نیز آمده است. برخی مسئولان بلندپایه دولت کارتر، پس از شکست وی در انتخابات سال 1359 در خاطرات خود، به نقش نامطلوب و مخرب دستگاه حکومتی امریکا علیه ایران که از طریق سفارتخانه آن کشور در تهران هدایت میشد، اقرار کردند. سفارت امریکا در تهران، طی زمستان 1357 تا پاییز 1358 به مرکز فرماندهی عملیات جاسوسی و خرابکاری علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده بود، نظامی که عمر سیاسی آن به یک سال نمیرسید. بااین حال سفارت امریکا زمانی به دست دانشجویان تسخیر شد که امریکا، خواست مشروع ملت ایران برای بازگرداندن شاه و اموال و داراییهای بلوکه شده ایران را نادیده گرفت و حتی امکاناتی گسترده در اختیار فراریان حکومت شاه گذاشت تا تشکیلات خود را علیه انقلاب سازما ن دهی و فعال کنند.
از ویژگیهای استکبار جهانی، خوی برتریجویی و قدرت طلبی آن است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت مستکبر امریکا، انواع توطئهها را برای شکست انقلاب اسلامی به کار گرفت. مصادره اموال، محاصره اقتصادی، کودتا، تحمیل جنگ، تصویب بودجه برای براندازی جمهوری اسلامی، تلاش برای به انزوا کشاندن دولت ایران در عرصه جهانی و محصور کردن پیام رهایی بخش انقلاب اسلامی، تنها بخشی از توطئههای امریکاییهاست. این دولت زورگو و سلطه جو، از همان اوایل پیروزی انقلاب، درصدد توطئه و تخریب نظام برآمد و سفارتخانه خود را به مرکز فعالیتهای جاسوسی تبدیل کرد. با این کار، برگ سیاه دیگری بر دفتر دخالتها و جنایتهای خود افزود.
دانشجویان پیرو خط امام که روح استقلال طلبی و ظلم ستیزی در جان و روحشان دمیده بود، در برابر این دخالت و جنایت لب به اعتراض گشودند و بساط لانه فساد و جنایت را برچیدند و با این کار نام و یاد خویش را در تاریخ ایران جاودانه ساختند.
عملکرد و سیاست خصمانه امریکا در طول نهضت، حقیقتی ناخوشایند بود که گذشتن از کنار آن به سادگی ممکن نبود. دولت امریکا در طول مبارزه انقلابی مردم ایران، به روشهای گوناگون رودرروی انقلاب قرار گرفت و از حمایت اطلاعاتی، تبلیغاتی، سیاسی شاه گرفته تا مشارکت مستقیم در حفظ آمادگی ارتش برای کودتا و حتی قرار گرفتن در آستانه دخالت نظامی برای جلوگیری از پیروزی انقلاب فروگذار نکرد. بنابراین، خط مشی امام در رویاروی با امریکا، به شدت تهاجمی، آشکار و قاطع بود و ایشان هیچ گونه مصلحت اندیشی و مجامله دراین زمینه را به صلاح نمیدانست. امریکا که در طول یک دوره طولانی 25 ساله از حمایتهای دوستانه تا وابستگی فرودستانه دولت ایران بهره برده بود، در دو سال پایانی انقلاب (55 تا57) سناریوهای خود را شکست خورده دید. سرانجام امریکا با سردرگمی و درماندگی که به فرار شاه از ایران انجامید، دوستی خود با ایران را رو به زوال و نابودی دید و در چنبره بیتصمیمی و حصار بیخبری، در سیزدهم آبان 1358 از سیاست ایران رخت بر بست و به امید دستیابی دوباره به ایران، در انتظار نشست.
در آغاز انقلاب و در زمان حکومت دولت موقت، در سراسر کشور، حرکتهایی صورت میگرفت تا جو سیاسی جامعه را ملتهب و پیچیده کند. بعدها آشکار شد مرکز تمامی این فتنهها و فعالیتهای ضد انقلابی، سفارت امریکا در تهران است. درحالی که موضع منافقانه امریکا درباره انقلاب اسلامی، مانع از آشکار شدن چهره حقیقی امریکا در میان مردم شده بود. ازاین رو، امام خمینی، با قاطعیت، علیه ابرقدرتها، به ویژه امریکا سخنرانی کرد و پس از ورود شاه به امریکا به تمامی دانشآموزان، دانشجویان و طلاب علوم دینی فرمان مقابله داد. در چنین شرایطی، با هدف وادار کردن امریکا به بازگرداندن شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم گرفتند سفارت امریکا را اشغال کنند. دانشجویان دانشگاه های تهران، پلی تکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و دیگر دانشگاهها گرد هم آمدند و پس از یک راهپیمایی تا سفارت امریکا، از دیوارهای سفارت بالا رفتند و با وجود مقاومت نگهبانان و امریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند. در هنگام تسخیر سفارت، امریکاییها به سرعت بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزها و غارت های خود را نابود کردند، ولی پس از تسخیر سفارت، به سرعت از نابودی باقی مانده اسناد جلوگیری شد. بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی به دست آمده بود، چاپ شد و در اختیار همگان قرار گرفت.
پس از انتشار خبر تسخیر سفارت امریکا، مردم بسیاری با خشم و انزجار، مقابل لانه جاسوسی تجمع و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی، این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامید. این حرکت دانشجویان معترض، خشم امریکاییها را برانگیخت و آنها که وجود ملتی استقلال طلب و آزادیخواه را تاب نمیآوردند به فعالیت بر ضد جمهوری اسلامی ایران پرداختند. از جمله فعالیتهای آنان، فشار آوردن به مجامع بین المللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی و شورای امنیت، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی فعالیتهای دیگر بود که پس از بی نتیجه ماندن آنها، به توطئههای جدیتری روی آوردند. قطع کامل روابط سیاسی در 20 مهر 1359، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن داراییها و اموال ایران از دیگر توطئههای دشمنان علیه ایران بود که هیچ یک در عزم ملت ایران برای مقابله با ستم و بیعدالتی جهانی و عامل اصلی ستم در جهان؛ یعنی استکبار جهانی و امریکا، خللی وارد نکرد.
13 آبان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، روز تقابل حق و باطل است. یکسال بعد از شهادت دانشآموزان در دانشگاه و درست در 13 آبان سال 58، ایران اسلامی جلوه دیگری از این رویارویی میان جبهه حق علیه باطل را شاهد بود. در این روز، دانشجویان به حیات سیاسی مملو از خباثت امریکا و عملکرد سازمان جهنمی سیا در ایران، پایان دادند و مزدورانی را که پس از پیروزی انقلاب، به فتنه انگیزی و کارشکنی علیه نهضت اسلامی ایران مشغول بودند، گروگان گرفتند. به این ترتیب، لانه پر از فساد و جاسوسی امریکا که به اشتباه سفارت لقب گرفته بود، تعطیل شد. اشغال لانه جاسوسی امریکا در تهران و گروگان گیری جاسوسان دیپلماتنمای کاخ سفید، فقط یک حادثه سیاسی نبود که به تعطیل شدن سفارتخانه یک کشور در کشوری دیگر بینجامد، بلکه آغاز تحولی اساسی در خاورمیانه و در سطح جهان بود که با هدف آشکار ساختن ماهیت پنهان شده زمامداران واشنگتن و گردانندگان سیاست خارجی امریکا به وقوع پیوست.
دانشجویان آگاه و رشید ایران، در مبارزه با استکبار، همواره نقشی مهم و فراموشناشدنی ایفا کردهاند. آنها در 13 آبان 1358، لانه جاسوسی امریکا را در تهران تسخیر کردند و با این کار خویش، به مردم مسلمان ایران شوری دوباره بخشیدند. این رادمردان، از آیینه احساس و شعور مردم انقلابی، غبار برگرفتند و هویت مسلمانی، خوداتکایی و مبارزه با استکبار را به همگان آموختند. این پاکدلان بودند که در آن روز تاریخی، با شعارهای توفنده و مشتهای گره کرده، توطئه شیطان بزرگ بر ضد انقلاب را فاش کردند و لرزه بر اندام زمامداران کاخ سفید انداختند.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و روی کار آمدن یک نظام انقلابی مخالف با امریکا، سبب شد ایالات متحده، یکی از مهرههای اصلی منطقه را که حافظ منافع و عامل تثبیت وضع موجود بود، از دست بدهد. ازاین رو، امریکا پس از ناکامی توطئههایش در خنثی سازی پیروزی انقلاب، برای از بین بردن یا انحراف آن می کوشید و سفارت امریکا در تهران، مسئولیت این توطئه را به عهده داشت. دانشجویان آگاه پیرو خط امام، با آگاهی از این توطئه خطرناک و شوم دشمنان انقلاب، به تسخیر این لانه خطرناک همت گماشتند، توطئههای دشمنان خدا و مردم مسلمان را نقش بر آب کردند و رسوایی جبران ناپذیری برای امریکا رقم زدند.
انقلاب، مطالبات متراکم و به تعویق افتادهای است برای تغییر در یک وضعیت به شدت نامطلوب. ازاین رو، به هنگام شکل گرفتن، چون انرژی رهاشدهای عمل میکند که در پی یافتن راه خروج از رکود و بنبستی است که سالیان دراز یک جامعه بدان دچار بوده است. حرکت انقلابی تصرف لانه جاسوسی امریکا در آبان 1358، نقطه عطفی در مسیر رشد انقلاب اسلامی بود. برهمین اساس، رهبر فقید انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) این اقدام را انقلاب دوم نامید. این حرکت قابل تحسین و فراموشناشدنی، از یک سو به امریکای جهانخوار ضربه زد و ماهیت آن را برای مردم ایران و همه مستضعفان جهان روشن کرد و از دیگر سو، به پایگاههای توطئه استکبار جهانی در درون کشور نیز ضربههای جبران ناپذیری وارد ساخت.
«دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانه جاسوسی را اشغال کردهاند، با عمل انقلابی خودشان ضربهای بزرگ بر پیکر امریکای جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز کردند».
«... آن روزی که این جوانهای بیدار عزیز ما این لانه جاسوسی را گرفتند، این شیاطین به دست وپا افتادند»
«اگر این لانه جاسوسی اینجا بود، شاید ایران را به تباهی میکشید»
«... جوانهایی که میخواستند از زیر یوغ امریکا و قدرتمند دنیا بیرون بروند و خودشان برای خودشان کشورشان را اداره کنند، مورد اهانت واقع شدند و تقصیرشان این بود که لانه جاسوسی را گرفتند».
«... ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد».
«در این حوادث سه گانه، از تبعید حضرت امام در سال 1343 که به دنبال اعتراض ایشان به مصونیت مستشاران امریکایی انجام شد تا کشتار دانشآموزان در سال 1357 و تا تسخیر لانه جاسوسی در سال 1358، صفآرایی میان انقلاب اسلامی از یک سو، و امریکا و رژیم دست نشاندهاش در ایران از سوی دیگر بود و این مبارزه که در میانه این سه حادثه و پیش از آن و پس از آن ادامه داشته، ترسیم کننده طبیعت اسلام و انقلاب اسلامی و هدفها و مسیر آن و نیز نمایشگر چهره و هویت استکبار جهانی و مظهر آن امریکا و روشها و نیز میزان اقتدار و آسیب پذیری آن است و مهمتر از همه خط روشنی از روند مبارزه حق و باطل را ترسیم میکند و چگونگی رشد و سمت حرکت آن را معلوم میدارد. مطالعه در این روند امیدبخش نشان میدهد هرگاه جبهه حق، استقامت و فداکاری کند، جبهه باطل هرکه و هرچه و با هر حجم، در برابر آن تاب نخواهد آورد و مجبور به عقب نشینی خواهد شد»
یاد همه شهیدان دانشآموز، گرامی و خاطره سیزدهم آبان در یادها جاودانه باد.