آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود، قیام بود و عروج. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ. آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود. خاکریزها، بوی بهشتِ مردانی را گرفته بود که سر به سر، تن به مرگ می سپردند تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و متجاوز بیفتد؛ چرا که دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی این ملّت قهرمان است. مردان این دیار در پی تجاوز کفتار صفتان ننگ و نفرین، در هفت شهر عشق، هشت بهار، آزادگی را پیمودند و حماسه آفریدند. هفته دفاع مقدس، هفته ای در گذر ایام نیست، واژه ای در حصار تنگ زمان نیست؛ فصلی است در بی زوال ترین تقویم های ابدی. آن جا که زمان، خود نیز کرانه ای محدود دارد، مردان مرد این سرزمین با دفاع مقدسشان، حصار تنگ زمان را شکستند و دیواره کوتاه ایام را در نوردیدند و از آن سوی مرزهای سبز توحید، گلستانی از شهادت را هدیه آوردند. همانان که مرگ سرخ را بر ننگِ سکوت، برگزیدند و اهریمن پلید را از خطّه سبز خود بیرون راندند. هنوز امواج خلیج همیشه نیلگون فارس، دفاع جوانمردانه آنان را آفرین می گوید. هنوز نخلستان های خرمشهر به پاس احترام شان ایستاده است. هنوز نیزارهای مجنون، حماسه شان را در گوش باد زمزمه می کند و هنوز چکاد قله های سفید پوش کردستان، بلندی و شکوه ایثارشان را مرحبا می گوید. نیستی از نامتان دور باد!
منبع:حوزه نت