سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به ابراهیم علیه السلام وحی کرد : ای ابراهیم! من دانایم و هر دانایی را دوست دارم . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :21
بازدید دیروز :1
کل بازدید :78239
تعداد کل یاداشته ها : 141
103/2/4
11:56 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
لیلا ناصری خواه[50]
شهیدحکیم اسماعیل زاده فرزند:خلیل تاریخ تولد:1345کنگان تارخ ومحل شهادت:67میمک مدفن:کنگان "درقبال خون شهیدان بایدازوطن به قیمت جان ومال که شده دفاع کنیم، چراکه این وطن امانتی می باشدکه هرکدام ازشهدابه ماسپرده اند."

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
شهید[1] شهادت چیست؟[1] سرود جمهوری اسلامی ایران[1] زندگینامه شهیدسربازرشیدوفداکارصادق پورسقایی[1] زندگینامه شهیدسربازرشیدوفداکارصادق پورسقایی[1] فایل صوتی+متن زیارت عاشورا[1] شهید[1] وصیت نامه شهید«صادق پورسقایی»[1] همزبان[1] طلائیه نقطه وصل زمین وآسمان[1] حدیث[1] امام محمدباقر[1] یادغواصان[1] حدیث[1] حفظ ارزش ها[1] عیدغدیرخم برتمام شیعیان جهان مبارکباد[1] حدیث2[1] اولین های دفاع مقدس[1] حمله چلچراغ (فروغ جاویدان) منافقین[1] ماه مُحَرّم[1] امداد غیبی[1] عکس امام خمینی (ره)[1] نمایشگاه[1] پیام رادیویی دشمن به رزمندگان اسلام[1] حدیث عشق[1] 22بهمن[1] امام خمینی[1] لبخند بزن رزمنده[1] بسیجی خستگی را خسته کرد[1] جعبه های کوچک آبی[1] وصیت نامه[1] شهرمنورها[1] حدیث[1] از عشق تا شعار[1] اسفند 1388[3] فروردین 1389[5] اردیبهشت 1389[7] خرداد 1389[4] تیر 1389[1] امام رضا[1] حجت بن حسن[1] حضرت قائم[1] خلوت با بهترین دوست[1] مرداد 89[4] شهریور 89[3] لطیفه های کلّه گنجشکی[1] شب مهم(آغاز شب های قدر)[1] قلب رمضان(شب قدر)[2] مهر 89[4] آبان 89[15] بهمن 89[3] اسفند 89[1] فروردین 90[3] خرداد 90[1] روز پدر[1] تیر 90[1] روز پاسدار[1] روز پاسدار(2)[1] ولادت امام زین العابدین علیه السلام[1] عیدمبعث[1] مرداد 90[1] شهریور 90[5] آبان 90[11] آذر 90[12] فروردین 91[5]
لوگوی دوستان
 

 

پنج شنبه

30 آذر 1385

29 ذی قعده 1427

21. Dec. 2006

شعله ای در دامان دقایق

محمدکاظم بدرالدین

قلم، در قالب سوگ، به محضری پر جود و کرم شتافته است تا بنای فروغ خویش را از مصالح ماندگار توسل و شفاعت ساخته باشد. کلام، از همین راه دور، به زیارتی دلچسب، همت گماشته است تا ارکان واژگان خود را قوام دهد.

انسان امروز، با عطر فضای کاظمی، رهایی را به تجربه می نشیند.

داغ

امروز فضیلت ها در دل های کاظمینی به اوج می رسند.

امروز شیعیان داغدار، پاره ای از دل خویش را در کاظمین می گریند و مرثیه ها همیشه مسافت ها را درهم می شکنند و مشهد و کربلاو کاظمین را جلوی چشمانت مجسم می کنند.

حریم نور

حال و هوای کاظمین، پر اندوه است. در و دیوار صحن، پذیرای بوسه های اشک ماست. امروز همه جای حرم، غم خانه کرده است. پیاله پیاله اندوه ریخته اند در لحظات حرم. نگاه افلاک می چرخد تا در حریم نهمین نور، قرار یابد.

بهار سوگوار

حورا طوسی

جوان بود و جوانه امامتش، بهاری ترین تصویر روزگار، مولایی که در کودکی، اعجاز امامت را به تصویر کشید و بالیدن بی وقفه اش، خار چشم دشمنان شد.

چنان عطر و بوی آسمان داشت که زمین، مدهوش تماشایش بود.

چشمه چشمه حکمت و الهام از سینه اش می جوشیدو هر چه ناپاکی را در زلال عصمتش می شست.

مناظره های جاهلان را عالمانه پاسخ می داد و سد انحرافی معتزله ها را به پایداری می شکست.

نقشه های دقیق مأمون را نقش بر آب و کاخ پوشالی اعتبارش را بر سرش خراب می کرد.

مأمون، سنگ بر سنگ کینه می نهاد و معتصم، آتش بر آتش انتقام.

حادثه ای در راه بود.

حلقه

محرم خانه بود و نامحرم اسرار.

از اهالی خورشید نبود؛ با نور غریبه بود. می خواست حلقه اتصال توطئه ای شوم شود. در دستانش گدازه های آتش زبانه می کشید، وقتی زهر را به جان آسمان می ریخت.

تسلی

سالیانی است کاظمین، غنچه جوان ولایت را میهمان است و ما با حلقه حلقه اشک های چشم مان، دل هامان را به ولایتش پیوند می دهیم.

حال که مجال رفتن به کاظمین نداریم، در دیاری نزدیک تر، به پابوس پیشوای هشتم می رویم؛ غریبی در دیاری آشنا.

آقا سیاه پوش و عزادار، به تسلی آمده ایم با همه کبوترانه های نوحه و ندبه.

سلام بر شما و بر فرزندان و خاندان بزرگوارتان.

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام ! السلام علیک یا محمد بن علی الجواد!

اندوه بزرگ

فاطمه سلیمان پور

بادها مرثیه می خوانند.

پاییز، پنجره ها را نشانه گرفته است و آسمان، داغ ستاره بیست و پنج ساله اش را ضجه می زند؛ داغ جوان ترین بهار شهیدی را که رفتنش، خواب پلک های زمین را آشفته است، داغ امامی که خورشید هم درس آموز سخاوتش بود.

انگار خورشید

سکوت، اندوه لحظه ها را دو چندان کرده است.

بغداد، سیاه پوش می شود با زهر «ام الفضل»هایی که در احاطه شیطانند، با جهل و خیانت «معتصم»هایی که حقیقت خورشید را انکار می کنند!

نفرین به دست هایی که این داغ بزرگ را بر دل زمین و زمان نشاندند!

نفرین بر چشم هایی که بی وفایی را از جام نادانی و نفاق سرکشیدند تا کوچه ها، مویه گر مولایی شوند که فصاحت و بلاغتش، دل های ملحدان را هم به خداوند نزدیک می کرد!

سوگوارانه

باد، تابوت نهمین خورشید امامت را بر دوشت می برد؛ به سمت کاظمینی که یک بار پیش از این هم سوگوار خورشیدی دیگر شده بود؛ سوگوار حضرت موسی بن جعفر علیه السلام .

کاظمین، هنوز سوگوار داغ شهادت اوست.

منبع:حوزه نت