سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که در خردسالی دانش آموزد، مانند نقش بر سنگ است و کسی که دربزرگسالی دانش آموزد، مانند کسی است که بر آب می نگارد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :1
کل بازدید :78023
تعداد کل یاداشته ها : 141
103/1/9
2:46 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
لیلا ناصری خواه[50]
شهیدحکیم اسماعیل زاده فرزند:خلیل تاریخ تولد:1345کنگان تارخ ومحل شهادت:67میمک مدفن:کنگان "درقبال خون شهیدان بایدازوطن به قیمت جان ومال که شده دفاع کنیم، چراکه این وطن امانتی می باشدکه هرکدام ازشهدابه ماسپرده اند."

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
شهید[1] شهادت چیست؟[1] سرود جمهوری اسلامی ایران[1] زندگینامه شهیدسربازرشیدوفداکارصادق پورسقایی[1] زندگینامه شهیدسربازرشیدوفداکارصادق پورسقایی[1] فایل صوتی+متن زیارت عاشورا[1] شهید[1] وصیت نامه شهید«صادق پورسقایی»[1] همزبان[1] طلائیه نقطه وصل زمین وآسمان[1] حدیث[1] امام محمدباقر[1] یادغواصان[1] حدیث[1] حفظ ارزش ها[1] عیدغدیرخم برتمام شیعیان جهان مبارکباد[1] حدیث2[1] اولین های دفاع مقدس[1] حمله چلچراغ (فروغ جاویدان) منافقین[1] ماه مُحَرّم[1] امداد غیبی[1] عکس امام خمینی (ره)[1] نمایشگاه[1] پیام رادیویی دشمن به رزمندگان اسلام[1] حدیث عشق[1] 22بهمن[1] امام خمینی[1] لبخند بزن رزمنده[1] بسیجی خستگی را خسته کرد[1] جعبه های کوچک آبی[1] وصیت نامه[1] شهرمنورها[1] حدیث[1] از عشق تا شعار[1] اسفند 1388[3] فروردین 1389[5] اردیبهشت 1389[7] خرداد 1389[4] تیر 1389[1] امام رضا[1] حجت بن حسن[1] حضرت قائم[1] خلوت با بهترین دوست[1] مرداد 89[4] شهریور 89[3] لطیفه های کلّه گنجشکی[1] شب مهم(آغاز شب های قدر)[1] قلب رمضان(شب قدر)[2] مهر 89[4] آبان 89[15] بهمن 89[3] اسفند 89[1] فروردین 90[3] خرداد 90[1] روز پدر[1] تیر 90[1] روز پاسدار[1] روز پاسدار(2)[1] ولادت امام زین العابدین علیه السلام[1] عیدمبعث[1] مرداد 90[1] شهریور 90[5] آبان 90[11] آذر 90[12] فروردین 91[5]
لوگوی دوستان
 

روز مبعث

 


هر روز که می گذرد، نیاز بشر به آموزه های اصیل و ناب اسلام راستین بیشتر می شود. بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فقط برای دوران جاهلیت تاریخ نیست، بلکه بشر امروزی در جاهلیت مدرنیته خود، بیش از پیش در خطر سراشیبی سقوط قرار گرفته است. از سوی دیگر، برداشت از مفاهیم و آموزه های بعثت نباید مقطعی و گذرا باشد؛ زیرا بعثت، تنها آغاز راه است و به گسترش و رشد نیاز دارد. قرآن، غدیر و اهل بیت، همان عامل رشد و تکمیل کننده این روند سعادتند که در نهایت، با ظهور حضرت مهدی علیه السلام ، اسلام واقعی در جامعه جهانی به نمایش گذاشته خواهد شد.

در این نوشتار، افزون بر تطبیق فرهنگ بعثت با جامعه امروزی، به وضعیت جهانِ پیش از بعثت، انگیزه ها و اهداف بعثت، نقش بعثت در وحدت و انسجام اسلامی، علت ظهور اسلام در عربستان و... پرداخته شده است.

جهان در هنگامه بعثت

پژوهشگران تاریخ و فرهنگ، وصف جاهلیت را فقط مخصوص مردم جزیرة العرب نمی دانند. سیری در جوامع آن دوره، روشنگری و نهضت دین اسلام را در هدایت و تمدن همه بشر به روشنی آشکار می سازد. در شرق دور و سرزمین های هند و چین، شرک همه جا را فرا گرفته بود و بت، گاو، اختران و آتش به عنوان خدا پرستش می شد. در مغرب زمین نیز از نظر اجتماعی و سیاسی، وحشتناک ترین دوره های تاریخ رقم می خورد. قبایل آریایی که به اروپا سرازیر شده بودند، در فرانسه و ایتالیا شدیدترین خون ریزی ها را به راه انداختند. قبایل انگلوساکسون ها نیز در انگلستان، از هیچ خون ریزی ای ابا نداشتند. سلسله ساسانیان در ایران، حکومتی مستبدانه و ظالمانه بود. طبری، تاریخ نگار برجسته، در وصف پادشاه ایران، این گونه می نویسد: «در جرم و عصیان به باری تعالی به جایی رسید که به رئیس نگهبانان خود دستور داد تا همه زندانیان را که عددشان به سی و شش هزار می رسید، هلاک کنند.» در عصر پر ننگ و نیرنگی این چنین، خداوند اراده فرمود و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به پیامبری مبعوث کرد تا بشارت گر امین و امان و هدایت باشد.

جامعه عرب در آستانه بعثت

تفکری هر چند کوتاه در سیر زندگی مردم جزیرة العرب و تحوّل فرهنگ و تمدن ایشان در پیش و پس از بعثت، عظمت تلاش های رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به خوبی نشان می دهد. اعراب بدوی، تابع حکومتی نبودند و اساس جامعه آنان را قبیله تشکیل می داد. در این نوع زندگی، دیگر قبایل، بیگانه به شمار می رفتند و هیچ گونه حقوق و احترامی نداشتند. در نتیجه، غارت اموال، کشتن افراد و دزدیدن دختران، جزو فرهنگ رایج آنان بود. غارت کردن، از راه های رسمی گذران زندگی به شمار می آمد. این مسئله به قدری پذیرفته شده بود که عرب ها در شعرهای خود، کشتار و غارت دیگران را سندهای افتخار خود می شمردند. در جامعه جاهلی شبه جزیره عربستان، زن همانند کالا جزو دارایی پدر، شوهر یا پسر بود و همراه با اموال و ثروتی که باقی می ماند، به ارث برده می شد.

همچنین بت پرستی آیین رایج ایشان بود. دامنه بت پرستی آن قدر رواج داشت که بت هایی به شکل حیوان، گیاه، فرشته، ستارگان یا حتی تخته سنگی ساده پرستش می شد. عظمت و شکوه بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اینجا نمود می یابد که بدانیم حضرت از میان چنین مردمانی، انسان هایی تربیت کرد که بنای تمدن جهانی را معماری کردند.

جهان قبل از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام

خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آن گاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی می کردید و میان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر می بردید. آب های آلوده می نوشیدید و غذاهای گلوآزار می خوردید. خون یکدیگر را می ریختید و پیوند خویشاوندی را می بریدید. بت ها میان شما پرستش می شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.

خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دین پاره شده و ستون های ایمان و یقین ناپایدار بود. ... راه رهایی دشوار می نمود و پناه گاه ی وجود نداشت. چراغ هدایت، بی نور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت می شد و شیطان یاری می گردید.

ملت ها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشید و دنیا، بی نور و پر از مکر و فریب گشته بود.

هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. ... نادانی های جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامن گیرشان بود.

داستان بعثت

ماجرای بعثت حضرت پیامبر، با نقل های متفاوتی روایت شده است. چه سخنی رساتر و شیرین تر از بیان امام هادی علیه السلام که می فرماید: «هنگامی که محمد صلی الله علیه و آله تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا می رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می نگریست و از آنچه می دید، به یاد عظمت خدای آفریننده می افتاد و آن گاه با روشنی خاصی به عبادت خداوند مشغول می شد. چون به چهل سالگی رسید، خداوند، دل او را بهترین، روشن ترین و خاضع ترین دل ها یافت. در آن لحظه ها، جبرئیل به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: ای محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفرید. پس جبرئیل، رسالت خود را به انجام رسانید و به آسمان ها بالا رفت و محمد نیز از کوه فرود آمد. در این هنگام، خداوند، کوه ها، صخره ها و سنگلاخ ها را به سخن آورد، به گونه ای که به هر کدام می رسید، ادای احترام می کردند و می گفتند: السلام علیک یا حبیبَ اللّه ، السلام علیک یا ولیَّ اللّه ، السلام علیک یا رسولَ اللّه ».

توحید؛ مهم ترین پیام بعثت

توحید، اصلی ترین و مهم ترین پیام بعثت است. فراگیری این اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دین توحید شناخته می شود. در قرآن کریم، اصل توحید، ساختار کلی همه آیات است و نخستین پیام همه پیامبران پیشین نیز اصل توحید بوده است: «پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید».(انبیاء: 25)

از سوی دیگر، توحید فقط راه حلی برای بحران های دوران جاهلیت نبوده است. توحید، شعار محض نیست. توحید؛ یعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوت ها. توحید؛ یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با این مفهوم، انسان قرن 21، بیش از هر زمان دیگر به این اصل حیاتی نیاز دارد. بشر امروز، با طاغوت ها و بت های درونی و بیرونی خود، از هر گونه پیشرفت و سعادت واقعی بازمانده است. توحید؛ یعنی نپذیرفتن هیچ گونه بی عدالتی. با این وصف، از شخصی ترین رفتار انسان تا قانون گذاری برای حکومت جهانی، جایگاه اجرای اصل توحید است. بدون توحید و مبارزه با قدرت های بیگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.

قرآن، یادگار بعثت

بی شک، در تمام دوران بعثت، مهم ترین ابزار رسول خدا در برابر دشمنان، آیات قرآن بوده است. آموزه هایی که ضمن آیات استوار قرآن ارائه می گردید، منافقان و مشرکان را در برابر دعوت اسلام خلع سلاح می کرد. منطق استوار و نظم آهنگین قرآن، بر جذبه پیام های آن می افزود و همگان را از ایستادگی در برابر خود عاجز می ساخت.

تحول و تمدنی که با بعثت و اعلام نبوت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آغاز شد، به کمک آیه های قرآن، اندیشه خود را در تمام زوایای جامعه جاهل، توسعه داد و به سمت انقلابی بنیادین پیش برد. آیه های قرآن با هجوم به باورهای جاهلیت، بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله را هرچه بیشتر و بهتر در جهان تبلیغ کرد.

عید مبعث، عید نزول قرآن است. جشن هدیه آسمانی خدا به انسان است و قرآن، بهترین سراینده آموزه های بعثت است که هرکس به مقدار ظرفیت و توانایی خود از آن سرشار خواهد شد.

نخستین آیه ها

پس از قرن ها آماده سازی بشر به دست دیگر پیامبران، اینک حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله آماده شده است تا پیام آور مکتب جاودانه باشد. حال که بعثت، تا ابد در تاریخ جاودانه خواهد ماند، خداوند در نخستین ارتباط با رسولش، چه پیامی برای بشر خواهد داشت؟ اکنون که قرار است آیینی فرازمان و مکان برسد، در اولین برخورد میان زمین و آسمان، لاهوتیان چه تحفه ای برای انسان خاکی دارند؟ از سوی دیگر، همه این پیام ها و آیه ها، معجزه پیام این دین جاودانه خواهد بود. چه واژگانی از جنس چه مفاهیمی، پس از گذر قرن ها باز هم می توانند طراوت و اعجاز خود را حفظ کنند تا راهنمای هدایت خواهان باشند.

پنج آیه نخست سوره علق، اولین آیه هایی هستند که در آغاز بعثت، پیامبر را دل گرم و پرامید ساختند: «بخوان به نام پروردگارت که [جهان را] آفرید [و] آدمی را از خونی بسته خلق کرد. بخوان، که پروردگارت بزرگوارترین است. آن که با نامه آموخت و به انسان آنچه را نمی دانست یاد داد».(علق: 1ـ5)

خواندن، از مقوله علم و فرهنگ؛ توحید، از مقوله عبادت و بندگی؛ آفرینش، از مقوله اندیشه در خویشتن و راز خلقت جهان، از مقوله نشانه های حق است. از ابتدا، سخن از تفکر، تعبد و تعلم به میان آمده است؛ مفاهیمی که امروزه در پس قرن ها پیشرفت و تمدن ادعایی، بشر هنوز در الفبای آن درمانده است.

مبعث، جشن اصالت

مکتب ها و تمدن هایی که با فکر بشر سر و سامان می گیرند، هماره پر از کاستی و نارسایی اند. این کاستی ها در سرآغاز جریان ها به روشنی قابل درک است و شاید با گذر زمان بتوانند نقص ها را به کمترین حد برسانند. در مکتب های آسمانی و الهی، ناب ترین و اصیل ترین آموزه ها را هماره باید در آغازها جست وجوگر بود؛ زیرا ادیان الهی همان گونه که از نیازهای امروز بشر کاملاً آگاهند، دغدغه های فردای او را نیز برنامه ریزی کرده اند. بعثت پیامبر اعظم اسلام صلی الله علیه و آله ، نهایی ترین و جهانی ترین سرآغاز است. همین دو ویژگی بعثت، درس ها و فراخوان های اسلام را به مکان و زمان محدود نمی کند.

با این تفسیرها، برگزاری جشن و عید در روز مبعث، پیش از هر چیز باید بهانه ای برای رهنمون ساختن امت اسلامی به سوی آموزه های ناب آن باشد. گزاره های روح بخشی که پیامبر و اهل بیت ایشان مطرح کرده اند، بی نقص ترین و کامل ترین رهنمودهای هدایت بشری اند که از گزند بدعت به دور مانده اند. مراجعه به قرآن کریم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت و سیراب شدن از سرچشمه های وحی، بهترین توشه از جشن روز مبعث است.

بعثت، پیام آور وحدت

یکی از محوری ترین ویژگی های مکتب اسلام، جهانی و جاودانه بودن آن است. بعثت پیامبر و ظهور دین اسلام، نه تنها مردم عربستان، که تمام مردمان کره خاکی را در مسیر رشد و تکامل قرار داد. اسلام بنا بر اصل جاودانه و جهانی بودنش، دربردارنده آموزه هایی برای پایه ریزی جامعه ای جاوید و امتی واحد بود.

عقیده وحدت بشریت در قالب آیین واحد و خدای یکتا، یکی از برجسته ترین پیام های بعثت است. این وحدت در حقیقت یکی از نتایج اعتقاد به یگانگی خداوند و اساس آموزه های اسلامی است. در آیاتی از قرآن کریم، به این اصل توجه شده است: «شما مردمی یگانه اید و من خدای یکتای شما هستم. پس از نافرمانی من بپرهیزید».(انبیاء:92)

همان گونه که بعثت و پیام وحی در نخستین حرکت های خود، اختلاف میان سیاه و سفید و قبایل را برداشت، ادامه این جریان باید به جهان پر تلاطم امروزی نیز کشانده شود. کشمکش های مذهبی و قومی، نزاع های رنگی و نژادی و آتش افروزی های تفرقه افکنانه، نمونه ای از جاهلیت مدرن امروز است. روز مبعث، پیام اتحاد و انسجام را در همه سطوح از طرف خالق یکتا، برای امت یکتاپرست، به ارمغان آورده است. هر کس در هر جایگاهی می تواند در ایجاد این وحدت و انسجام، سهمی بسزا داشته باشد.

هدف از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام

خداوند، حضرت محمد را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بت ها رهایی بخشد و به پرستش خود راهنمایی کند و آنان را از پیروی شیطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.

پس خداوند، رسولان خود را در میان مردم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنها فرستاد تا از مردم ادای عهد و پیمان فطرتی را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ایشان یادآوری کنند و با تبلیغ دلایل روشن، وظیفه رسالت را انجام دهند و نیروی عقل های مردم را که زیر غبار کفر و شرک و گمراهی پنهان شده بود، برانگیزانند و به کار اندازند و آیات بزرگ الهی را به ایشان بنمایانند.

خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود. نشانه های او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.

بعثت در کلام امام خمینی رحمه الله

اگر بعثت هیچ ثمره ای نداشت الاّ وجود علی بن ابی طالب و وجود امام زمان ـ سلام الله علیه ـ این هم توفیق بسیار بزرگی بود.

حادثه ای بزرگ تر از بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که بزرگ تر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در عالم وجود نیست، غیر از ذات حق تعالی و حادثه ای بزرگ تر از بعثت او هم نیست.

پیغمبر اکرم اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال تمام عالم است.

اصل آمدن پیغمبر برای آموزش و پرورش بوده است. آیات را تلاوت کند... نفوس را تطهیر کند.

پیغمبر اسلام می خواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند، می خواست تمام ممالک دنیا راتحت یک کلمه توحید قرار دهد.

بعثت و مهدویت

خداوند، بشر را هیچ گاه بدون راهنما رها نساخته است. بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله به عنوان خاتم الانبیا، بیانگر این پیام بود که انسان آن قدر رشد یافته است که می تواند کامل ترین برنامه سعادت را بپذیرد و از عهده اش برآید. بعثت، هنوز آغاز راه تکامل و سعادت است. همان گونه که انبیای الهی، مقدمات نبوت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را آماده ساختند، بعثت حضرت رسول نیز آغاز مسیر سعادت است که با پرچم فرزندش به منزل سرانجام خواهد رسید. گویی ظهور حضرت مهدی علیه السلام ، بعثت دیگری است که در صلابت و عظمت آن، بت های مدرن جاهلیت فرو خواهند ریخت. امام صادق علیه السلام می فرماید: «رفتارش چون رسول اللّه است. آنچه آیین غلط است، نابود می سازد، چنان که پیامبر نیز آیین جاهلیت را برانداخت و اسلام را از نو در گیتی حاکم می کند و دیگر حکومت ها را از بین می برد».

 

واقعیت بعثت از دیدگاه شیعه

ماجرای بعثت بدان گونه که قبلا گذشت موضوعی نبود که یک فرد مسلمان معتقد به آن باشد، و پی برد که خاتم انبیا چگونه به مقام عالی پیغمبری رسیده است. ما پس از بررسی های لازم از مجموع نقل ها به این نتیجه رسیده ایم که آنچه در منابع شیعه و احادیث خاندان نبوت رسیده

است، واقعیت بعثت را چنان روشن می سازد که هیچ یک از اشکالات گذشته مورد پیدا نمی کند.

از جمله احادیثی که بازگو کننده حقیقت بعثت است و آغاز وحی را به خوبی روشن می سازد، روایتی است که ذیلا از لحاظ خوانندگان می گذرد:

پیشوای دهم ما حضرت امام هادی (علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که محمد (صلی الله علیه و آله) ترک تجارت شام گفت و آنچه خدا از آن راه به وی بخشیده بودبه مستمندان بخشید، هر روز به کوه حراء می رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می نگریست، و شگفتی های رحمت و بدایع حکمت الهی را مورد مطالعه قرار می داد.

به اطراف آسمان ها نظر می دوخت، و کرانه های زمینو دریاها و دره ها و دشت ها و بیابان ها را از نظر می گذرانید، و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهی، درس عبرت می آموخت.

ازآنچه می دید، به یاد عظمت خدای آفریننده می افتاد. آن گاه با روشن بینی خاصی به عبادت خداوند اشتغال می وزید. چون به سن چهل سالگی رسید خداوند نظر به قلبوی نمود، دل او را بهترین و روشنترین و نرمترین دلها یافت.

در آن لحظه خداوند فرمان داد درهای آسمان ها گشوده گردد. محمد (صلی الله علیه و آله) از آنجا به آسمان ها می نگریست، سپس خدا به فرشتگان امر کرد فرود آیند، و آنها نیز فرود آمدند، و محمد (صلی الله علیه و آله) آنها را می دید. خداوند رحمت و توجه مخصوص خود را از اعماق آسمان ها به سر محمد (صلی الله علیه و آله) و چهره او معطوف داشت.

در آن لحظه محمد (صلی الله علیه و آله) به جبرئیل که در هاله ای از نور قرار داشت نظر دوخت. جبرئیل به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و سخت تکان داد و گفت: ای محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟ «ما اقرا» ؟

جبرئیل گفت: «نام خدایت را بخوان که جهان و جهانیان را آفرید. خدائی که انسان را از ماده پست آفرید (نطفه) . بخوان که خدایت بزرگ است. خدائی که با قلم دانش آموخت و به انسان چیزهائی یاد داد که نمی دانست» . پیک وحی، رسالت خود را به انجام رسانید، و به آسمان ها بالا رفت. محمد (صلی الله علیه و آله) نیز از کوه فرود آمد. از مشاهده عظمت و جلال خداوند و آنچه به وسیله وحی دیده بود که از شکوه و عظمت ذات حق حکایت می کرد، بی هوش شد، و دچار تب گردید.

از این که مبادا قریش و مردم مکه نبوت او را تکذیب کنند، و به جنون و تماس با شیطان نسبت دهند، نخست هراسان بود. او ازروز نخست خردمندترین بندگان خدا و بزرگترین آنها بود. هیچ چیز مانند شیطان و کارهای دیوانگان و گفتار آنان را زشت نمی دانست.

در این وقت خداوند اراده کرد به وی نیروی بیشتری عطا کند، و به دلش قدرت بخشد. بدین منظور کوه ها و صخره ها و سنگلاخها رار برای او به سخن در آورد. به طوری که به هر کدام می رسید، ادای احترام می کرد. و می گفت: السلام علیک یا حبیب الله! السلام علیک یا ولی الله! السلام علیک یا رسول الله! ای حبیب خدا مژده باد که خداوند تو را از همه مخلوقات خود، آنها که پیش از تو بوده اند، و آنها که بعدها می آیند برتر و زیباتر و پرشکوه تر و گرامی تر گردانیده است.

از این که مبادا قریش تو را به جنون نسبت دهند، هراسی به دل راه مده. زیرا بزرگ کسی است که خداوند جهان به وی بزرگی بخشدو گرامی بدارد! بنابراین از تکذیب قریش و سرکشان عرب ناراحت مباش که عنقریب خدایت تو را به عالی ترین مقام خواهد رسانید، و بالاترین درجه را به تو خواهد داد.

پس از آن نیز پیروانت به وسیله جانشین تو علی بن ابیطالب (علیه السلام) ازنعمت وصول به دین حق برخوردار خواهند شد، و شادمان می گردند. دانش های تو به وسیله دروازه شهرستان حکمت و دانشت علی بن ابیطالب در میان بندگان و شهرها و کشورها منتشر می گردد.

به زودی دیدگانت به وجود دخترت فاطمه (سلام الله علیها) روشن می شود، و از وی و همسرش علی، حسن و حسین که سروران بهشتیان خواهند بود، پدید می آیند.

عنقریب دین تو در نقاط جهان گشترش می یابد. دوستان تو و برادرت علی پاداش بزرگی خواهند یافت. لوای حمد را به دست تو می دهیم، و تو آن را به برادرت علی می سپاری. پرچمی که در سرای دیگر همه پیغمبران و صدیقان و شهیدان در زیر آن گرد می آیند، و علی تا درون بهشت پرنعمت فرمانده آنها خواهد بود.

من در پیش خود گفتم: «خدایا! این علی بن ابیطالب که او را به من وعده می دهی کیست؟ آیا او پسر عم من است؟ ندا رسید ای محمد! آری، این علی بن ابیطالب برگزیده من است که به وسیله او این دین را پایدار می گردانم، و بعد از تو برهمه پیروانت برتری خواهد داشت. (77)

در این حدیث همه چیز راجع به آغاز کار پیغمبر گفته شده است. جای تعجب است که مفسران اسلامی به خصوص مفسران شیعه از این حدیث شریف و نقل آن درتفسیر سوره اقرا غافل مانده اند، با ای نکه نکات جالب و تازه ای از تاریخ حیات پیغمبر را بازگو می کند، که می باید مسلمانان از آن آگاه گردند.

ملاحظه می کنید که پیغمبر بدون هیچ گونه تشریفات مادی یا اشکالاتی که در احادیث اهل تسنن بود، به مقام عالی پیغمبری رسید. با قدم هائی شمرده و دیدی وسیع و قدرتی خارق العاده به خانه بازگشت.

همین که وارد خانه شد پرتوی از نور و بوئی خوش فضای خانه را فرا گرفت. خدیجه پرسید این چه نوری است؟ پیغمبر فرمود: این نور نبوت است. ای خدیجه! بگو لا اله الا الله و محمد رسول الله. سپس پیغمبر ماجرای بعثت را چنانکه اتفاق افتاده بود برای خدیجه شرح داد و افزود که جبرئیل به من گفت: «از این لحظه تو پیغمبر خدائی» .

خدیجه که از سالها پیش هاله ای از نور نبوت درسیما درخشان همسر محبوب خود دیده و از کردار و رفتار و گفتار او هزاران راز نهفته و شادی بخش خوانده بود گفت: به خدا دیر زمانی است که من در انتظار چنین روزی به سر برده ام، و امیدوار بودم که روزی تو رهبر خلق و پیغمبر این مردم شوی.

بدین گونه محمد بن عبدالله برازنده ترین مردم قریش که سوابق درخشان او نزد عموم طبقات روشن و از لحاظ ملکات فاضله و سجایای اخلاقی و خصال روحی شهره شهر بود، برفراز کوه حراء از جانب خداوند یکتا به مقام عالی نبوت و رهبری خلق برگزیده شد، و خاتم انبیا گردید.

منبع :حوزه نت 


90/4/8::: 12:16 ع
نظر()